مرد نوشابهای ایران را بشناسید | او برای صبحانه،ناهار و شام فقط نوشابه میخورد | مدتهاست هیچ غذایی به غیر از نوشابه نخوردهام | با نوشابه شارژ میشوم
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۹۳۶۲۰
به گزارش همشهری آنلاین، صبحانه، ناهار و شام هم فقط نوشابه است. «غلامرضا اردشیری» مدتهاست که مزه هیچ غذایی را نچشیده است، میگوید نه تنها در زندگیاش احساس گرسنگی نمیکند بلکه اگر کسی را در حال خوردن غذا ببیند، حالش بد میشود. خودش نمیداند چرا و به چه دلیل این مشکل برایش رخ داده است، اما از وضعیت موجود زیاد هم ناراحت نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غلامرضا اردشیری میگوید: «زندگیام عادی بود مثل تمام مردم دیگر، هرگز هم تصورش را نمیکردم که چنین بلایی سرم بیاید. نه تصادفی رخ داد که اثرات ناشی از آن باشد و نه شوکی به من وارد شد. واقعا هنوز هم پی به علت این اتفاق نبردهام و این مهمترین سئوالی است که در زندگیام همیشه با آن مواجه هستم، اینکه چرا فقط میتوانم نوشابه بخورم.»
او ادامه میدهد: «یکی از روزهای خرداد ۸۶ بود، آن شب، مثل همه شبها به خواب رفتم و نیمههای شب بیدار شدم. حس عجیبی داشتم، احساس میکردم شیای مثل مو داخل دهانم است، حس میکردم که سر این مو داخل دهانم است و انتهایش داخل معدهام، هر کاری میکردم این مو را خارج کنم امکانپذیر نبود. مو مثل یک سیم بکسل داخل گلویم قرار داشت و حس خفگی به من دست داده بود، آنقدر محکم و سفت بود که نمیدانستم چهکار باید انجام دهم. نمیتوانم آن را واقعا توصیف کنم اما حسش دیوانه کننده بود.
فردای آن روز، راهی دکتر شدم، به سراغ هر دکتری که فکرش را بکنید رفتم. هر کسی یک دکتری را معرفی میکرد و دکترها هم که نمیتوانستند بیماریام را تشخیص دهند مرا به همکار دیگرشان معرفی میکردند، صبح تا شب یا در مطب دکتر بودم یا بیمارستان، اما هیچ کسی نمیتوانست بیماریام را تشخیص دهد. مویی داخل دهانم نبود، اما حس بودن این مو، دیوانه کننده بود. برای رهایی از این حس، به سراغ هر دکتری که فکرش را بکنید رفتم تا اینکه یک متخصص کلیه و خون گفت بهتر است پیش روانپزشک بروی و دکتری را به من معرفی کرد.»
قرصهای سکتهآورمرد میانسال که از حسی که به او دست داده بود به تنگ آمده بود، آدرس دکتر روانپزشک را گرفت و راهی مطب او شد. او میگوید: «دکتر قرصهایی به من داد که هر شب باید آنها را استفاده میکردم و به من گفت اگر قرصها سازگار با بدنت نبود، آنها را مصرف نکن، خوردن این قرصها حالم را خیلی بد کرد و مثل افرادی بودم که سکته کردهاند. نصف صورتم فلج شده بود و آب دهانم میریخت، حس مو از بین رفت اما حالم به طرز وحشتناکی بد شده بود.»
آقای اردشیری چارهای نداشت جز ترک قرصهایی که دکتر متخصص آنها را تجویز کرده بود. در همان زمان بود که احساس تشنگی زیاد باعث شد تا برای رفع عطش به سراغ نوشابه برود.
میگوید: «تیر ماه همان سال، وقتی قرصها را کنار گذاشتم، احساس تشنگی شدیدی داشتم و دلم نوشابه میخواست، وقتی اولین لیوان نوشابه را خوردم، حس میکردم که این اولین باری است که چنین خوراکی خوشمزهای را خوردهام. حس آرامش و انرژی به من دست داد، بعد از آن زندگیام با خوردن نوشابه ادامه یافت.»
غذا ممنوع!مرد نوشابهای میگوید: «از تیر سال ۸۶ تا الان هیچ غذایی نخوردهام جز نوشابه. روزی ۳ بطری بزرگ نوشابه مصرف میکنم. برای من غذا معنایی ندارد و اصلا احساس گرسنگی به من دست نمیدهد. وقتی میبینم که یک نفر در حال خوردن غذاست احساس تهوع به من دست میدهد و حالم بد میشود. خانوادهام خیلی مراعات مرا میکنند و مدتهاست که دیگر جلوی من غذا نمیخورند.»
بعد از آن، نوشابه با زندگی مرد میانسال همراه شد، حالا دیگر هیچ چیز هوس نمیکند و تنها چیزی که او را شارژ و سر حال نگه میدارد مصرف نوشابه آن هم از نوع گازدارش است. میگوید: «مصرف نوشابه هیچ تاثیر بدی در زندگیام نگذاشته است، البته از زمانی که شروع به خوردن نوشابه کردم ۳۲ کیلو وزن کم کردهام، سال ۸۶ وزنم ۱۰۵ کیلو بود و الان ۷۳ کیلو هستم. اما یک سالی است که وزنم هیچ تغییری نکرده است. اما این تغییر وزن هم هیچ اثری بر سلامتیام نگذاشته و من مشکلی ندارم. همانطور که میدانید خوردن نوشابه مضرات زیادی دارد، حتی باعث پوکی استخوان یا زخم معده میشود، اما من آزمایشات کامل دادهام، از آندوسکوپی گرفته تا آزمایشات خیلی جزئی ولی در حال حاضر که خوشبختانه هیچ مشکلی ندارم و مصرف نوشابه تاثیر منفی بر روی من نگذاشته است.»
مرد نوشابهای ادامه میدهد: «البته یک سری مزایا هم برای من داشته است، مثلا وقتی یک ساعت کار میکنم احساس خستگی زیادی به من دست میدهد و نمیتوانم به کارم ادامه دهم، ولی نوشیدن یک لیون نوشابه گازدار آنچنان خستگیام را بر طرف میکند که انگار بهترین غذاها را خوردهام، بعد از آن چنان شارژ میشوم که میتوانم کلی کار کنم.»
مرد نوشابهای ۷ سالی است که لب به هیچ غذایی نزده است. از زمانی که نوشابه وارد زندگیاش شده، دور آشامیدنیها و نوشیدنیهای دیگر خط قرمز کشیده است. میگوید: «در طول زندگیام تنها چیزی که میخورم نوشابه است، در طول یک هفته، شاید یک سوم استکان آب بخورم. چای هم خیلی کم و اگر هم مصرف کنم هفتهای یک استکان آن هم خیلی غلیظ.»
رگی که خشک شدهاز زمانی که غلامرضا با این مشکل مواجه شد به سراغ دکترهای زیادی رفت، اما هیچ کدام از آنها نتوانستند علت این بیماری را تشخیص دهند و تنها یک پزشک گفت رگی از مغز به بدن متصل است که حس گرسنگی را اعلام میکند. این رگ در بدن شما خشک شده است، به همین دلیل احساس گرسنگی ندارید.
اما اعتیاد به نوشابه و فرار از غذا، تنها مشکلی نیست که مرد ۵۸ ساله با آن مواجه است، اواخر سال ۸۹ بود که متوجه شد کلیه سمت راستش از کار افتاده و بدنش کلیه را پس میزند.
مرد میانسال مجددا راهی دکتر شد و در رابطه با علت بیماری کلیویاش سئوالاتی کرد «آزمایشات زیادی دادم و درنهایت دکترها که علت این بیماری را متوجه نشده بودند، تشخیص عجیبی دادند.
آنها گفتند کلیهات پودر شده! و پودر شدن کلیه سه علت دارد، هپاتیت، ایدز یا سرطان مغز استخوان. با این حساب من باید یکی از سه بیماری را داشته باشم، برای مشخص شدن این موضوع آزمایشات مربوطه را دادم اما پاسخ تمامی آزمایشات منفی بود. کلیهام بدون آنکه هیچ بیماری خاصی داشته باشم از بین رفت و در حال حاضر کلیه سمت راستم را به طور کل از دست دادهام و دارم با کلیه چپم زندگی میکنم. البته این را هم بگویم که از دو سال پیش سنگ کلیه داشتم که همان زمان این بیماری را درمان کردم و الان هم نمیدانم که بیماری کلیوی من اصلا ربطی به خوردن نوشابه دارد یا نه.
۴ ساعت خوابغلامرضا اردشیری یک مشکل بزرگ دیگر هم دارد و آن هم کم خوابی است. از زمانی که به نوشابه اعتیاد پیدا کرد، خوابش هم کم شد و در شبانه روز، تنها ۴ ساعت میخوابد، از ۳ شب تا ۷ صبح. میگوید: «شبها وقتی همه خواب هستند من بیدارم و اصلا خواب به چشمهایم نمیآید، حس بیخوابی من درست مثل حس بیخوابی در روز است. خانوادهام با این موضوع کنار آمدهاند و من هم مشکلی با آن ندارم. شبها تلویزیون نگاه میکنم و جدول حل میکنم.
استاد حل جدول شدهام و یک مجله جدول را یک روز و نیمه، تمام میکنم آن هم به صورت کامل و صحیح. البته باز هم نمیدانم که این کم خوابیام به خوردن نوشابه ربط دارد یا نه.
مرد میانسال زمانی که دید ساعتهای عمرش به بطالت میگذرد و بیشتر از افراد دیگر زمان دارد، تصمیم جدیدی گرفت «بعد از مدتی، زمانی که دیدم وقتم به بطالت میگذرد تصمیم جدیدی گرفتم، به پیشنهاد بچههایم تصمیم گرفتم به دانشگاه بروم. من دیپلم داشتم و به خاطر علاقه بسیاری که به رشته حقوق داشتم در دانشگاه علمی -کاربردی شماره دو گچساران مشغول به تحصیل شدم و چند ماه قبل، با مدرک لیسانس فارغالتحصیل شدم.
او ادامه میدهد: «زمانی که وارد دانشگاه شدم میدانستم که از مدرکم نمیتوانم استفاده کنم، سن من خیلی زیاد است و کسی به آدمی در این سن کار نمیدهد، آن هم بدون تجربه کاری! اما چون درس خواندن را خیلی دوست داشتم، این تصمیم را گرفتم. الان هم خیلی خوشحالم که این اتفاق افتاده است، بعضی اوقات از من میپرسند که خوردن نوشابه یا بیخوابی روی ذهنت تاثیر نگذاشته و حافظهات را کم نکرده که پاسخ من منفی است. نوشابه نه بر روی ذهن و حافظهام و نه بر روی جسم من اثر منفی نداشته و هنوز هم نمیدانم که چرا چنین اتفاقی رخ داده است.
زندگی غلامرضا اردشیری این روزها در حالی ادامه دارد که او همچنان به خوردن غذا هیچ علاقهای ندارد و همه خوراکیاش را نوشابه تشکیل میدهد. میگوید همه آرزویم این است که بفهمم چرا این اتفاق برایم افتاد و جز نوشابه، خوراکی دیگری نمیتوانم بخورم.
کد خبر 753020 منبع: همشهری سرنخ برچسبها خبر مهم نوشابه سرگرمیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خبر مهم نوشابه سرگرمی خوردن نوشابه مرد میانسال هیچ غذایی من دست زندگی ام قرص ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۹۳۶۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دو بنای همشکل در ایران و ترکمنستان را بشناسید
به گزارش خبرنگار مهر، دو بنای تاریخی در دو شهر و دو کشور هستند که شباهت زیادی دارند معماری دو بنا یکی در ترکمنستان و دیگری در شهر زنجان کشور ایران یکی از دهها ویژگی مشترک معماری، هنر و فرهنگی بین این دو کشور است.
آرامگاه سلطان احمد سنجر در شهر مرو کشور ترکمنستان واقع شده است این آرامگاه ۲۷ متر بلندی دارد و طول و عرض آن ۱۷ متر است. دیوارهای آن هم ۱۴ متر بلندی دارد ولی درون آن هیچ تزئیناتی ندارد. این آرامگاه یکی از بزرگترین مقبرههای سلجوقی بوده و یک گنبد آبی با آجر لعاب هم داشته است. در کنارش مسجد و قصر و حیاط هم وجود داشته است.
در شهر زنجان نیز بزرگترین، قدیمیترین، باشکوهترین گنبد یا آرامگاه سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) هشتمین سلطان مغول وجود دارد. این بنا اولین گنبد بزرگ آجری جهان است و ۴۸ متر ارتفاع دارد. گنبد از کاشیهای فیروزهای رنگ پوشیده و سقف داخل آن بالا با گچبریها و آجرهای رنگارنگ تزئین شده است.
هر دو بنا آرامگاه هستند. یکی مقبره هشتمین سلطان مغول در زنجان و دیگری نهمین سلطان امپراتوری سلجوقی در مرو. هر دو در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شدهاند.
بنای گنبد سلطانیه با الهام از معماری مقبره سلطان سنجر سلجوقی در دوره ایلخانی ساخته شده است. با این تفاوت که مقبره سلطان سنجر دارای پلان مربع است در حالی که سلطانیه هشت ضلعی ساخته شده است.
مقبره سلطان سنجر سلجوقی فارغ از تزئینات است اما گنبد سلطانیه با کتیبهها و نقوش هندسی مختلف آراسته شده است.
همچنین هر دو بنا گنبد دو پوسته آجری دارند، در نمای بیرونی دو بنا نیز شباهتهایی دیده میشود.
کد خبر 6089699 فاطمه کریمی